• وبلاگ : قلب شكسته
  • يادداشت : فصل جديدي را آغاز كردم كه پايانش ناپيدا و مه آلود است
  • نظرات : 5 خصوصي ، 66 عمومي
  • درب کنسرو بازکن برقی

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2   3   4   5      >
     
    + بهار 

    بد نيست

    سلام ميرسونه

    + ..... 

    بهاره تو سرعتت خوبه ؟

    من دنبال يه چيزيم هر چي مي زنم واسه دانلود

    نمي شه

    + ..... 

    دلم داره مي سوزه از اين همه دورويي
    بهاره اين يه تكيه از يه شعر

    خيلي جالب بود وليييييييييييييييي............

    + ..... 

    به شونه هام تكيه بكن

    منم يه شاخه ي ترم

    سايه ي باد بي نشون

    گذشته از روي سرم

    به دست من بوسه بزن

    كه خالي از نوازشه

    چشماي بي فروغ من

    غرق نياز و خواهشه

    به خنده هام نگاه نكن

    گذشته اب از سر من

    داره برام قصه ميگه

    مادر غم مادر غم

    بهم بخند اره بگو

    يه ادم يه لاقبا

    صداي گريه هاي من

    گم مي شه تو خواب صدا

    يه بار به قلب من بيا

    به خانه ي دلم بيا

    دلم شده پر از ترك

    تو باز بگو خوب به درك

    + ..... 

    چه مي جويم در اين تاريکي ژرف؟

    چه مي گويم ميان زار و آهي؟

    چه مي نالم نه درمان دارد اين درد

    چه مي پويم نه پايان دارد اين راه

    در اين صحراي هول انگيز و تاريک

    به دنبال چه مي گردم شب و روز؟

    چه مي خواهم در اين درياي ظلمت؟

    از اين امواج سرد عافيت سوز؟

    به دستم:شمع خاموش جواني!

    به پايم: داغ هاي ناتواني!

    به جانم:آتش بي همزباني!

    به دوشم:بار رنج زندگاني!

    نه از کوي محبت رد پايي

    نه از شهر وفا نور صفايي

    نه راه دوستي را رهنمايي

    نه آهنگ صداي آشنايي

    چه مي پويم؟ره بي انتهايي

    چه مي جويم؟بهشت آرزو را!

    بهار مي دوني اين شعر مال كجاس ؟

    + ..... 

    بهار سلام

    . بهاره زير چتر رو برگردونش .

    بهاره .بهارهههههههههههههههههههههههههههههههههههههههه

    لعنت به من با اين حسمو با اين ..........

    بهاره خيلي اعصابم خرد امروز . يعني از ديشب تا الان.

    مي خوام يه كاري بكنم اما نمي تونم

    بهار خدا ما رو كه تحويل نمي گيره

    تو بهش بگو . من ديگه دارم كم ميارم

    خودش مي دونه واسه چي مي گم .

    بهاررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررر

    + تنها و غريب 

    مي دونم الان مي گي آره حالم خوب نيست توام وقت گير آوردي . به جون بهار سر كارت نذاشتم .

    مي دوني بهار كاش مي شد ننوشته ها رو خوند

    كاش مي شد نگفته ها رو شنيد

    اون وقت بود كه همه هم رو مي فهميدن

    يه جا خوندم كه آدما آن چيز كه مي گويند نيستند . آن چيزند كه نمي گويند

    بهاره فقط يه چيزي بهت مي گم دنبالشو نگير كه چرا اين حرفو زدم . همين جا خاكش كن اما ...

    بهاره شايد من يه تغييرايي كرده باشم چه خوب كه فكر نمي كنم و چه بد اما اگه بيشتر نفهمم كمتر از قبل نمي فهمم حداقل در مورد تو يكي

    خيلي نگرانت شدم . باور كن بهار خيلي دوست داشتم صبح باهام مي اومدي . من بين كلاسا سالن مطالعه ام .اومدي دانشگاه بيا پيشم

    مواظب خودت باش

    فعلا باي

    + تنها و غريب 

    سلام بهار

    خوبي ؟

    صبحت به خير

    امروز توي راه وقتي تنها مي اومدم تموم راه داشتم به اين فكر مي كردم كه بيام اينجا و همه حرفامو بزنم . تموم حرفايي كه دلم مي خواست . چه مربوط به تو بود چه كسي ديگه اما......

    بهار

    بهار

    بهار

    بهار

    بهار

    بهار

    بهار

    بهار

    بهار

    بهار

    سلام بهاره جان

    نيستي خانوووووووووووومي ؟؟؟

    درسته من كم پيدام ولي هميشه به يادتم

    اميدوارم هر جا هستي شاد باشي

    اين ماه خيلي مارو دعا كن

    به اميد ديدار ...

    راستي فكر كنم بنويسم !!!

    بيا تو هم بنويس تنها بشم براي هميشه ميرمااااااااااااا

    + تنهاو غريب 
    چه دنياي عجيبي ست
    من تو را دوست دارم ...
    تو ديگري را ...
    و ديگري مرا ...
    و همه ي ما تنهاييم !
    ****

    + تنهاو غريب 

    بهار اينم بخون جالبه . فكر كنم يه جوريايي به حست مي خوره نه ؟

    آدمها چقدر عجيبند ….

    يادش بخير …بچه که بوديم … بقول پرويز پرستويي در فيلم آدم برفي صبح عاشق مي شديم و شب فارغ …

    بزرگ که شديم ..گفتيم …گر همسفر عشق شدي مرد سفر باش …

    برخي اوقات آدمها عادت را با عشق تعويض مي کنند ….تو عادت داري کسي را ببيني …عادت داري به تو توجه بشه ..عادت داري صداشو بشنوي …عادت داري ..عادت داري …

    ولي آدم عاشق که اينطوري نميشه …در عشق توجه در دل آدمهاست …

    وقتي بهت ميگم عشق مني ..از عشقهاي مال دوران بچگي نيست مال ايام بزرگسالي هست …شايد باور نميکني که بزرگ شده ام …

    هيچ موقع بهت عادت نکردم …هيچ موقع …هيچ موقع توقع نداشتم و ندارم که بهم توجه کني …

    هميشه برام تازه اي …هميشه برام مقدسي ….چون عشق مقدسه … حضور تو در قلبمه …نه در کنارم …

    هيچ موقع نخواهم گفت دلم بي تو عاشق شد…چون بي تويي وجود نداره ….

    اين عشقه ، که ارزش کلمه عشق داره ….کسي مياد ميره تو قلبت ….جاميگيره ….و تو باهاش زندگي ميکني …

    تو باهاش نفس ميکشي ….وقتي که نفس نباشه دلت مرده …..

    مدتهاست چيزي نمي نويسم ….

    چون مي دونم که آدمها چقدر عجيبند ….

    + تنها و غريب 

    رفيق من ...
    سنگ صبور غم ها...
    به ديدنم بيا که خيلي تنهام...
    هيچ کي نمي فهمه چه حالي دارم...
    چه دنياي روبه زوالي دارم...
    مجنونمو دل زده از ليليا...
    خيلي دلم گرفته از خيلي ها...
    نمونده از جواني هام نشوني...
    پير شدم پير تو اي جواني...
    ×
    عقده شده توي گلوم,نگفته هاي لعنتي
    سراومده صبر دلم,مث يه بمب ساعتي

    + تنها و غريب 

    بهار اينارو جدي نگيريا .

    فقط تفريحي بخون

    + تنها و غريب 

    تقديم به وبلاگ قلب شكسته

    پروردگارا ! اي پادشاه سرزمين عشق...
    مي دونم يه روز ، وقتي اومدم در خونه ات ، بايد با دست پر بيام...
    اگه دستام خالي باشه که راهم نمي دي.ميدي؟!!!


    به گذشته ي خودم فکر مي کنم... به لحظه هايي که هديه کردي و من حواسم به خاک زمين بود...
    به قاصدکهايي که از ديار دوست فرستادي و من با يک نفس ، اونها رو فرستادم به ناکجاآباد...

    به پروانه هايي که روي شونه هام گذاشتي و من با يه انگشتم ، اونها رو دور کردم...
    به ستاره هايي که توي دستام گذاشتي و من با يک نگاهم ، نور رو از همشون گرفتم...


    خدايا ، ازت بال فرشته خواستم...دادي و من پرواز نکردم...

    حالا نه بالي دارم و نه پري.حالا هيچ قاصدکي از سرزمين دوست ، در خونه ام رو نمي زنه...
    حالا نه پروانه اي هست که روي شونه هاي خسته ام بشينه نه ستاره اي که دواي چشمان ناتوانم باشه...


    يگانه آرامشم.... ايمان دارم به روز معاد...ايمان دارم که بازخواست مي شم...
    مي خوام يه چيزي رو بدوني:
    من يه روز ميام در خونه ات...اون روز توي دستام تنها و تنها ، قلبهايي رو ميارم که تو چند روز عمر کوتاهم شکستم...
    ولي معبودم ! ميون اون همه قلب شکسته ، بگرد...مطمئن باش قلب خودم هم ميون اونهاست...قلبي که تنها يک تکه ي سياه ازش باقي مونده...

    خدايا ...حواست به قلب شکسته ام باشه
    من اون رو به تو ميسپارم...

    + تنها و غريب 
    به شانه ام مي زني که تنهايي ام را تکانده باشي ؟ به چه دل خوش کردي ؟ تکاندن برف از شانه هاي آدم برفي ؟
     <      1   2   3   4   5      >