سفارش تبلیغ
صبا ویژن
قلب شکسته
  •   بو سه ی تقدیر
  • نمی دونم از کجا شروع کنم ، خیلی حرف تو دلمه.توی تموم این مدت ، دفتر خاطره 
     
    هاش سنگ صبورم بوده، تنها یادگاری که ازش مونده همون دفتره . دلم که می گیره
     
    میرم سراغش ، هرروز ورقش می زنم ،هرروز می خونمش، هرروز واسش می نویسم
     
    ، هرروز به یادش گریه می کنم .دلم واسش یه ذره شده ، واسه نگاش ، واسه
     
    صداش ، عطر نفسهاش ، اما دیدنش بون داشتنش واسم زجرآور و کشندس .
     
    دوستش دارم اما هیچ وقت بهش نگفتم . هیچ وقت توی چشاش خیره نشدم ،هیچ
     
    وقت رودررو مقابلش ننشستم . می ترسیدم ، شرم داشتم که مقابلش بشینمو
     
    بهش بگم : قلب من مال توئه ، مواظبش باش .
     
    همیشه توی خلوت شبهام باهاش حرف میزنم ،همیشه دلم از شورعشقش می
     
    سوزه ، می تپه و می لرزه...
     
    همدم شبهای تارم فقط اونه و خدا . تنها کسی که جز خدا هرگز منو ترک نکرده و
     
    همیشه توی قلب کوچیکم خونه داره ، اون بوده .
     
    نمی تونم قبول کنم که بهم نمی رسیم ولی اینم بوسه ای بوده که تقدیر به پیشونی
     
    من زده .
     
    حیف که این بوسه خیلی تلخه ...خیلی !
     


  • نویسنده: بهاره(پنج شنبه 86/4/28 ساعت 8:1 صبح)

  • نظرات دیگران ( )


  •   لیست کل یادداشت های این وبلاگ
  • فصل جدیدی را آغاز کردم که پایانش ناپیدا و مه آلود است
    در قلبم تا همیشه زنده ای
    اینم سهم دل منه دیگه !
    بو سه ی تقدیر
  •    RSS 

  •   خانه

  •   شناسنامه

  •   پست الکترونیک

  •  پارسی بلاگ



  • کل بازدید : 9748
    بازدید امروز : 1
    بازدید دیروز : 0
  •   درباره من

  • قلب شکسته
    بهاره

  •   لوگوی وبلاگ من

  • قلب شکسته

  •   اشتراک در خبرنامه
  •  


  •  لینک دوستان من

  • غریبانه های تنها
    عاشقی....
    آقا امیر

  •   اوقات شرعی
  • اوقات شرعی